پيام
+
فحاشي به مردم
رسانه هاي دلواپسان در روزهاي اخير که شکست سنگين و بي سابقه اي در انتخابات تهران خورده اند، رو به فحاشي و توهين به مردم آورده اند.
آنها پس از اين که مردم تهران به کانديداهايشان رأي ندادند، مردم را بي بصيرت،بي دين، اهل کوفه، غرب زده، سربازان ملکه انگليس، مبتلا به اعتياد و فروپاشي خانواده و … خواندند.
به عنوان نمونه، بخشي از مطلب يکي از رسانه هاي اين اين طيف را بخوانيد:
||عليرضا خان||
96/11/24
خاطرات يک رزيدنت
« اصولگرايان در تهران انتخابات را نه به خاطر ليست سياسي يا شعارهاي انتخاباتي، بلکه به خاطر غلبه پيدا کردن فرهنگ و سبک زندگي غربگرايانه، شبه مدرنيستي باختند.
خاطرات يک رزيدنت
واقعيت اين است که تهران به دليل مرکزيت و پايتخت بودن، بيش از ديگر استانها هدف انواع برنامه هاي توسعه غربگرايانه فرهنگي، اقتصادي و … در طول سالهاي مختلف بوده و روند سکولاريزاسيون در تهران بيش از هر استان ديگري به بار نشسته، لذا علاوه بر طبقه مرفه و سرمايه دار در شمال تهران، طبقه متوسط شهري نيز که تمايلات آشکار غربگرايانه اي دارد در تهران به قشري تاثيرگذار تبديل شده
خاطرات يک رزيدنت
و به همين علت است که ليست اصلاحات و حاميان دولت در تهران با اقبال روبرو مي شود…
لذا شکست اصولگرايان از اصلاحات در تهران، يک شکست کاملا اجتماعي- فرهنگي است. وقتي در تهران بنا بر آمارهاي رسمي بيشترين ميزان جرايم اجتماعي، روزه خواري، طلاق، اعتياد و … ثبت شده، بدين معناست که اين شهر بيشترين فاصله از فرهنگ اصيل ديني و انقلابي را براي خود ثبت کرده و به همين ميزان طبيعي است که در چنين شهري به جاي افرادي
خاطرات يک رزيدنت
که نخستين وجهه آنها در افکار عمومي شهرت آنها به ديانت و گفتمان انقلاب اسلامي است، چهره هايي وارد مجلس شوند که در افکار عمومي بيشترين فاصله را با اين معيارها و مفاهيم دارند. »
همچنين حجه الاسلام جعفر شجوني، عضو جامعه روحانيت مبارز تهران نيز در تحليل رأي مردم تهران گفته است: « دليل چنين اتفاقي نيز مشخص است. تهران پايگاه اصلي ضديت با انقلاب و ولايت فقيه است و راي آوري اين افراد نيز نشان دهنده
خاطرات يک رزيدنت
همين مساله است. »
در اين باره نکات زير قابل توجه است:
1 – مي گويند “نيش عقرب نه از ره کين است، اقتضاي طبيعتش اين است.” ؛ حالا حکايت دلواپسان است که گويا اقتضاي طبيعت شان، فحاشي و تهمت زني است.تا ديروز به کانديداهاي رقيب فحاشي مي کردند و بي دين و بي بصيرت و انگليسي و … مي ناميدنشان و حالا که به مطلوب شان نرسيده اند، همان فحاشي ها را متوجه رأي دهندگان کرده اند.
به نظر مي رسد که هنوز متوجه نشده اند
خاطرات يک رزيدنت
فحاشي و تهمت زني نتيجه عکس مي دهد. معلوم هم نيست کي خواهند فهميد؟!
2 – مردم تهران، مجموعه اي از مردم کل ايران هستند. ميليون ها نفر از مناطق مختلف ايران ، از آذربايجان و کردستان و لرستان و شمال تا خراسان و سيستان و بلوچستان و خوزستان و استان هاي جنوبي و مرکزي و بقيه نواحي ايران در تهران زندگي مي کنند و همين ها نيز به ليست اميد رأي داده اند.
خاطرات يک رزيدنت
اگر مردم مثلاً سنندج عمدتاً و اصالتاً سنندجي هستند و بسياري از شهرهاي ديگر نيز همين گونه است، در تهران اما چنين وضعيتي نيست و همه اقوام ايراني، مقيم تهران اند.
توهين به مردم تهران، توهين به معدود تهرانيان اصيلي که در اين شهر زندگي مي کنند نيست بلکه اهانت به همه اقوام ايراني از ترک و لر و کرد و فارس گرفته تا بلوچ و گليکي و عرب و ترکمن است که مقيم اين شهرند.
خاطرات يک رزيدنت
3 – “ميزان رأي مردم است”، اما گويا براي دلواپسان، ميزان “رأي مردم به آنها”ست. هم از اين روست که وقتي مردم به اينان رأي مي دهند، محترم هستند ولي وقتي به رقيب رأي مي دهند، شايسته هر گونه توهين و بي احترامي!
خاطرات يک رزيدنت
4 – دلواپسان رسماً و علناً دروغ مي گويند که تابع امام و رهبري هستند. آنها ولايت فقيه را تنها تا جايي مي پذيرند که با منافع و منويات شان در تضاد نباشد.
در حالي که مقام معظم رهبري از حضور مردم در انتخابات قدرداني کرده اند، اين ها همان مردم را به انواع تهمت ها مي نوازند، درست بر عکس مشي رهبري.
تکرار مي کنيم: آنها رسماً و علناً دروغ مي گويند که تابع امام و رهبري هستند.
خاطرات يک رزيدنت
5 – گويا دلواپسان قصد ندارند از توهم “خود مقدس انگاري” بيرون بيايند! کسي نيست به اين ها بگويد مگر کانديداهاي شما، – نعوذبالله – قافله امام حسين(ع) بودند که هر که با آنان نبود، انگ “کوفي” بخورد؟!
رقابتي بود بين کانديداهايي که اتفاقاً همه شان را شوراي نگهبان نيز تأييد صلاحيت کرده بود و مردم نيز از بين آنها، کساني را که اصلح دانستند انتخاب کردند. آيا فهم اين مسأله ساده،
خاطرات يک رزيدنت
آن هم بعد از برگزاري بيش از 30 انتخابات در جمهوري اسلامي، اين قدر پيچيده و سخت است يا خودشان را به نفهميدن زده اند؟!
6 – راستي نظر دلواپسان درباره مردم ده ها شهر ديگر ايران که به کانديداهاي آنان رأي ندادند چيست؟ آيا قرار است به آنان هم فحاشي کنند؟ يا قصدشان ايجاد دوقطبي مسخره و ساختگي تهراني و غيرتهراني است؟ گويا آنها براي رسيدن به چند کرسي مجلس، حاضرند اتحاد ملي را نيز خدشه دارد کنند!
خاطرات يک رزيدنت
7 – فارغ از توهين آميز بودن ادعاهاي دلواپسان، نکته بسيار مهم اين است که اگر مردم تهران بي ايمان، بي بصيرت، ضدانقلاب و غرب زده شده اند، تقصير کيست؟
مگر نه اين است که وقتي اصولگرايان در همين تهران در مجالس هفتم، هشتم و نهم رأي آوردند، مردم تهران بابصيرت، مؤمن و انقلابي بودند؟
حال کلاه تان را قاضي کنيد که اگر آنچه درباره مردم تهران مي گوييد واقعي است، چه کساني در دولت و مجلس، سر کار بودند
خاطرات يک رزيدنت
و چه عملکردي داشتند که آن مردم بصير و مؤمن و انقلابي ، به زعم دلواپسان شده اند بي بصيرت و بي دين و ضدانقلاب و غرب زده؟!
آيا اين اتهام به مردم، اعتراف به ناکارآمدي خود دلواپسان نيست که بر سر کار بودند و چنان عملکردي داشتند که مردم را چنين کردند؟!
و سخن پاياني، يک نصيحت دلسوزانه به دلواپسان است: به جاي اين همه آسمان و ريسمان بافتن، صداي مردم را بشنويد و به دامان شان بازگرديد.