سفارش تبلیغ
صبا ویژن























خاطرات یک رزیدنت

آنچه که زمان درستش میکند

خراش است

زخم چیز دیگریست


نوشته شده در یکشنبه 94/12/23ساعت 2:40 عصر توسط رزیدنت نظرات ( ) |

بی احساس شدی

بهترکه تمام شد

بودنت مثل فیلتر سیگاری بود که باید انداخت دور


نوشته شده در جمعه 94/12/21ساعت 5:20 عصر توسط رزیدنت نظرات ( ) |

هیچ انسانی
بدون شب بخیر
تا صبح بیدار نمانده...

اما گاهی انسان‌ها
به یاد یک شب بخیر
سال‌ها بیداری می‌کشند ..!


نوشته شده در چهارشنبه 94/12/19ساعت 3:12 صبح توسط رزیدنت نظرات ( ) |

از تاریخ عکس هامان بیرون بیا
پای آغوش من در میان است
شعری
نوازشی
استکان چای
یا هر چیزی که پنجره های بسته را باز کند


نوشته شده در دوشنبه 94/12/17ساعت 6:22 عصر توسط رزیدنت نظرات ( ) |

دل من یک شورشی است

که با هر بهانه ای

به یاد

آشوب به پا میکند

آخر اعدامش خواهم کرد.


نوشته شده در یکشنبه 94/12/16ساعت 7:16 صبح توسط رزیدنت نظرات ( ) |

تاوان رفتنت را

                  ریه هایم پس داد ...

 

پ ن : خیلی نوشتم ولی پاک کردم

بیخیال ...

کوتاه بود ولی جامع


نوشته شده در یکشنبه 94/12/16ساعت 7:12 صبح توسط رزیدنت نظرات ( ) |

<      1   2      

Design By : Pichak